خصوصیات یک مدرسه خوب


تصویر مرتبط

مقدمه

مدرسه مهمترین مؤسسه آموزشی است، که بیشتر فعالیتهایش صرف تربیت نسل آینده جامعه می‌شود. مدرسه در توسعه و حفظ و حراست از تمدن گذشتگان و انتقال آن به نسل آینده، سهم بسیار زیادی دارد.

به ادامه مطلب مراجعه نمایید.....

 

لذا می‌توان از آن به عنوان یک مرکز اصلی تعلیم و تربیت نام برد، که نقش بسیار مؤثری را در پیشرفت، سربلندی و خوشبختی جامعه ایفا می‌کند. یک مدرسه خوب دارای خصوصیات و صفاتی است. قسمتی از این صفات مادی و ظاهری هستند، که از جمله می‌توان به موقعیت مکانی مدرسه، ظرفیت و تعداد کلاسها، زمین ورزش، حیاط مناسب، وسایل و امکانات آموزشی و …. اشاره کرد. اما یک مدرسه خوب، ویژگیهای دیگری نیز باید داشته باشد، که این ویژگیها با کار و وظایف مسئولین اداری و آموزشی مدرسه، ارتباط تنگاتنگ دارد، و مدرسه را در جهت رسیدن به اهداف تعلیم و تربیت و سرافرازی جامعه یاری می‌دهد، که در اینجا به پاره‌ای از آنها اشاره می‌گردد:

 

 

از آنجایی که دانش‌آموزان، گردانندگان چرخ‌های فعالیت های مختلف و متنوع جامعه خواهند بود، باید برای زندگی در یک اجتماع واقعی تربیت شوند. از این رو فعالیت های مدرسه باید به صورت واقعی و بدور از هر نوع تصنع و ظاهرسازی انجام پذیرد. مدرسه وظیفه دارد حقایق زندگی و واقعیتهای اجتماعی را به همان گونه که در جامعه رایج است، در اختیار دانش‌آموزان قرار داده و حوادث و تحولاتی را که در خارج و داخل مدرسه اتفاق می‌افتند، عیناً و بدون هیچ تغییری برای آنها توضیح دهد. شخصیت کارکنان مدرسه و بویژه معلم از عوامل بسیار مؤثر در هدایت و رهبری دانش‌آموزان است. آنچه بیشتر در مدرسه مورد توجه کودکان قرار می‌گیرد، صداقت و قاطعیت کارکنان آن است. معمولاً دانش‌آموزان از افراد ریاکار، چاپلوس و ظاهر فریب تنفر دارند و اگر در محیط مدرسه با چنین افرادی مواجه شوند، اعتماد و اطمینانشان از مدرسه تا حدود زیادی سلب خواهد شد. در چنین شرایطی ممکن است که دیگر برای کارکنان مدرسه از جمله معلم ارزشی قائل نباشند و گفتار آنان را خالی از اعتبار و غیر قابل قبول بدانند. مدیری که برای حفظ موقعیت خویش در مقابل مافوق خود به تملق و چاپلوسی می‌پردازد و یا در برابر بازرسان اعزامی از اداره به قبول هر گونه ریا و تظاهر تن در می‌دهد و بسیاری از اعمال ساختگی و دروغی را که در روزهای عادی خبری از آنها نبود، به موقع اجرا می‌کند، از نظر شاگردان فردی حقیر و زبون جلوه‌گر خواهد شد و چه بسا ممکن است این دوگانگی و تضاد در گفتار و اعمال مدیر، در رشد عاطفی و روانی کودکان اثر منفی بگذارد.

زیرا دانش‌آموزان از رفتار و اعمال اولیای مدرسه تقلید می‌کنند و به تدریج یاد می‌گیرند، که مانند آنها به دیگران دروغ بگویند، حق را ناحق جلوه دهند، خلاف حقیقت عمل کنند، چاپلوس و متملق باشند و برای پیشرفت در کارهای خود به ریا و تظاهر متوسل شوند.

تمامی کارکنان مدرسه باید اعمال و رفتار شایسته‌ای داشته باشند و به گفته‌های خود جامه عمل بپوشانند، تا بتوانند الگوی مناسبی برای شاگردان باشند. مسئولین مدرسه باید شجاعت اخلاقی داشته باشند، در مقابل وقایع و اتفاقاتی که در مدرسه و جامعه روی می‌دهد، فقط واقعیتها را در نظر بگیرند و به دانش‌آموزان منتقل کنند و حتی در مورد اشتباهاتی که ممکن است از آنان سر بزند، با جرأت حقیقت را بیان کنند و با صراحت لهجه به خطای خود اعتراف نمایند، تا شاگردان نیز از آنها درس زندگی بگیرند و در گفتار و رفتار خود صادق باشند (برش نورد، ۱۳۶۹).

لزوم هماهنگی مدرسه با خانواده

کودک قسمت اعظم تجربیات، اعمال، و رفتار خود را از راه تقلید از والدین، معلمان، و سایر مربیان می‌پذیرد. هدف والدین و اولیای مدرسه آن است که کودک تربیت صحیح و پسندیده‌ای را کسب نماید. اما مهمترین مسئله‌ای که در زمینه تربیتی کودکان مطرح است، هماهنگی لازم بین الگوهای تربیتی خانه و مدرسه است. آنچه کودک در مدرسه یاد می‌گیرد، باید عملاً آنرا در خانه مشاهده کند. همچنین اعمال و رفتار والدین در خانه باید چنان باشد، که مدرسه آنها را تأیید نماید. چون اگر کودک بین الگوهای تربیتی خانه و مدرسه، تضاد و مغایرتی مشاهده کند، قطعاً به دام شک و تردید گرفتار خواهد شد و نمی‌داند کدام الگو را انتخاب کند و یا کدام شیوه را بپذیرد. اگر مدرسه درست می‌گوید، پس چرا رفتار خانواده با آن مغایر است و اگر والدین راه صحیح را نشان می‌دهند، چرا مدرسه آنرا نمی پذیرد.

این دوگانگی در الگوهای تربیتی خانه و مدرسه، بدترین وضعیت روحی و روانی را برای کودک فراهم می‌کند.

در این حالت کودک دچار تزلزل روحی و عاطفی می‌شود و نمی‌تواند به درستی تصمیم بگیرد و انتخاب کند.

این مسئله یکی از مهمترین نکات تأثیرگذار در بهداشت روانی کودکان است، که والدین و مربیان باید نسبت به آن توجه لازم را داشته باشند و با ایجاد هماهنگی و همنوایی بین الگوهای تربیتی خانه و مدرسه، زمینه تربیت صحیح و شایسته کودکان را فراهم نمایند.(پورعلیرضا،۱۳۸۸).‌

تناسب فضای مدرسه با امور‌آموزشی

یکی از عوامل بسیار مؤثر در پیشرفت تحصیلی و امور آموزشی دانش‌آموزان، برخورداری آنان از یک محیط آموزشی مناسب است. مدرسه باید شرایط لازم و کافی را جهت ارایه خدمات آموزشی به شاگردان را داشته باشد. بدین معنی که ساختمان مدرسه باید در مکانی دایر گردد که از لحاظ وسعت حیاط، تعداد اتاقها و ظرفیت آنها با دانش‌آموزان مناسب باشد و در زمینه‌های مختلف آموزشی و اداری از امکانات لازم برخوردار باشد. اتاقهای مدرسه باید براساس کارها و فعالیتهایی که در آنها انجام می‌شود انتخاب گردد، تا امور آموزشی یا اداری مربوطه راحتتر و سریع‌تر انجام گیرد.

معمولاً امور و فعالیتهایی که در مدرسه صورت می‌پذیرد، مختلف است، لذا اتاقهای مدرسه باید متنوع بوده و از شرایط متفاوتی جهت انجام امور گوناگون برخوردار باشد. یک دسته از اتاقهای مدرسه که نقش بسیار مهمی در آموزش کودکان دارند و رعایت عوامل و شرایط مناسب در انتخاب آنها فوق‌العاده اهمیت دارد، کلاس درس است. کلاس درس باید گنجایش کافی برای تعداد دانش‌آموزان را داشته باشد. طبق محاسبات انجام شده برای هر دانش‌آموز چیزی حدود پنج متر مکعب هوا لازم است، که این نکته باید کاملاً در انتخاب کلاس رعایت شود. روشنایی کلاسها باید مناسب و کافی باشد، زیرا کار کردن در نور کم یا زیاد به چشم آسیب می‌رساند.

علاوه بر این کلاس درس باید به سمت شمال باشد، پنجره‌های آن طوری نصب گردند که روشنایی کافی و یکنواختی به تمام فضای کلاس برسانند. دانش‌آموزان از لحاظ نشستن در کلاس راحت باشند، فضا و جای مناسب برای کار و آزمایش داشته باشند. نحوه قرار گرفتن صندلی‌ها باید طوری باشد، که موجب حواس پرتی آنها نشود. فضای کلاس هم باید جذاب و نشاط آور باشد. برای این کار می‌توان از عکس‌ها، نقشه‌های رنگی و مانند آنها برای تزئین کلاس استفاده کرد، که علاوه بر زیبایی و ایجاد شادابی در کلاس، می‌تواند برای شاگردان از نظر یادگیری موضوعات و مطالب مختلف درسی بسیار مفید و مؤثر باشد و معلم را در رسیدن به بسیاری از اهداف آموزشی، یاری نماید و همچنین حس زیباپرستی دانش‌آموزان را نیز ارضاء کند. تزئینات کلاس و وسایل کمک آموزشی که معلم برای یادگیری دانش‌آموزان به کار می‌گیرد، باید متناسب با مواد درسی باشد و به همان ترتیبی که موضوعات درسی عوض می‌شوند، تزئینات کلاس نیز باید تعویض گردند، زیرا دانش‌آموزان با مشاهده مداوم یک منظره، نقشه و نظیر آن خسته می‌شوند و کیفیت آموزشی و یادگیری تا حدود بسیار زیادی کاهش پیدا خواهد کرد. (برش نورد، ۱۳۶۹). متأسفانه اغلب مدارس کشور ما در زمینه فضای آموزشی با مشکلات مواجه هستند:در برخی از مدارس اصول فیزیکی مناسب برای ساخت کلاسها رعایت نشده، که این امر کیفیت یادگیری دانش‌آموزان را کاهش می‌دهد.

فضای کلاس درس در بعضی از مدارس با تعداد دانش‌آموزان مناسب نیست. بویژه این مشکل در برخی از پایه‌های مقطع ابتدایی، که مجری طرح ارزشیابی توصیفی هستند، بیشتر مشاهده می‌شود.

برخی از مدارس هم بسیار قدیمی هستند و ضریب امنیتی آنها پایین است، ولی به دلیل کمبود فضای آموزشی، همچنان مورد استفاده قرار می‌گیرند.

بسیاری از مدارس از حیاط و فضای مناسبی برای بازی، تفریح و جنب و جوش دانش‌آموزان برخوردار نیستند، که این مسئله می‌تواند بر رشد جسمانی و روانی آنها تأثیر منفی داشته باشد.

با وجود اینکه مدارس زیادی در سالهای اخیر در کشور ساخته شده است، اما باز هم تعداد زیادی از دانش‌آموزان در شیفت عصر مشغول به تحصیل هستند، که این مسئله کیفیت جریان یاددهی- یادگیری را تا حدود زیادی تحت تأثیر قرار داده است.

همکاری بین کارکنان

هر سازمانی جهت رسیدن به اهداف خود، نیازمند آن است که بین اجزای آن هماهنگی لازم برقرار باشد. در مدرسه هم وضع چنین است. یعنی اگر مدرسه‌ای می‌خواهد در کار آموزشی و اداری خود موفق باشد، باید به همه مسائل و عواملی که به نحوی با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان ارتباط پیدا می‌کند، توجه نماید. مدرسه باید تلاش کند، که هماهنگی لازم بین همه عوامل آن اعم از اداری، آموزشی، اجتماعی و انضباطی حفظ شود، تا زمینه پیشرفت در امور آموزشی و تحصیل دانش‌آموزان فراهم آید. اگر همه اجزای مدرسه با هم یگانه باشند و تلاش جمعی آنها در جهت رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده، با هماهنگی و قاطعیت به پیش برود، نتیجه کار کامیابی و نیل به موفقیت است و در غیر این صورت امور و فعالیتهای مدرسه دچار پریشانی و شکست خواهد شد. همه عوامل مدرسه اعم از مدیر، معلم، کارکنان اداری، دانش‌آموزان، امکانات و جو حاکم بر مدرسه در دستیابی به اهداف آن نقش اساسی دارند.

از اینرو اگر روابط مناسبی در مدرسه برقرار باشد، پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان بسیار چشمگیر خواهد بود. اگر مدرسه‌ای بتواند همکاری همه جانبه اعضاء را به خود جلب کند، بین کارکنانش تفاهم و دوستی برقرار سازد و حس مسئولیت مشترک را در محیط کار ایجاد نماید، نتیجه و موفقیت بیشتری را کسب خواهد کرد.

پژوهشها و تحقیقات علمی نشان می‌دهد، که اگر مدرسه‌ای خواهان آن است، که کیفیت محصول کار خود را افزایش دهد، باید همه تلاش خود را به کار گیرد، تا کارکنان خود را به کوششهای جمعی و اتخاذ تصمیمات گروهی وا دارد و زمینه شرکت همگان را در انتخاب طرح وتنظیم برنامه فراهم آورد و بطور کلی شرایط و موقعیتی را ایجاد کند، که بین کارکنان مدرسه وحدت و هماهنگی کامل برقرار شود. به طوری که هر یک از آنها به وظیفه خود آشنا باشند و در ایفای نقشی که از طرف مدرسه به عهده آنها گذاشته شده است، نهایت سعی و تلاش خود را به خرج دهند. اگر در مدرسه‌ای چنین شرایطی بوجود آید، بطور یقین روابط صمیمانه بین کارکنان آن حفظ خواهد شد و همگی ضمن انجام مسئولیتی که به عهده دارند، در راه پیشرفت امور مدرسه در تمام زمینه‌ها تلاش خواهند کرد (برش نورد، ۱۳۶۹).

انجمن اولیاء و مربیان

مدرسه اجتماع کوچکی است، که افراد را برای ورود به جامعه بزرگ تربیت می‌کند. از آنجایی که مدرسه جزئی از جامعه بزرگ است، بنابراین لازم است که افراد جامعه در کارها و فعالیتهای مدرسه نظارت داشته باشند. یکی از مهمترین روشهایی که مردم می‌توانند از طریق آن با مدرسه همکاری کنند و نظرات و پیشنهادات خود را در ارتباط با چگونگی انجام امور آن اعلام نمایند، انجمن اولیاء و مربیان است. انجمن اولیاء و مربیان دلسوزترین جمعیتی است که از بین اولیاء دانش‌آموزان تشکیل می‌شود و بدون هیچ گونه مزد و چشمداشتی وقت خود را صرف انجام کارهای مدرسه می‌کند و بخصوص در زمینه مشکلات تربیتی کودکان با مربیان مدرسه همکاری ‌نماید. وظیفه انجمن اولیاء و مربیان تلاش مستمر و همه جانبه در جهت برطرف کردن مشکلات عاطفی، روانی، تربیتی و آموزشی شاگردان و بهبود و ارتقاء سطح بهداشت روانی آنها است. علاوه بر این انجمن اولیاء و مربیان نقش بسیار مهمی در برقراری ارتباط صمیمانه بین مربیان مدارس و اولیاء دانش‌آموزان در زمینه‌های مختلف به ویژه مسایل آموزشی و تربیتی شاگردان دارد. این نوع ارتباط می‌تواند بسیار مفید و سازنده واقع شود و موجبات رشد و ترقی دانش‌آموزان و زمینه شکوفایی استعدادهای نهفته آنها را به خوبی فراهم نماید (پورعلیرضا، ۱۳۸۸). متأسفانه در سالهای اخیر، روشهای نامناسب برخی از مدیران مدارس، شرایطی را ایجاد کرده و تا حدود زیادی وظایف انجمن تغییر شکل یافته و باعث شده است که اولیاء دانش‌آموزان نسبت به عضویت در این انجمن رغبت چندانی از خود نشان ندهند.

اگر مساعدت و همکاری افراد و تلاشهای انجمن اولیاء و مربیان در کارهایی غیر از مسایل مالی بکار گرفته شود، قطعاً اعتماد و اطمینان مردم نسبت به این انجمن جلب خواهد شد و افراد دارای صلاحیت با میل و رغبت در آن حضور پیدا خواهند کرد. مدیران محترم و دلسوز مدارس باید تلاش کنند، که این انجمن به وظیفه اصلی خود که همان همکاری با مربیان در زمینه تربیت کودکان و نوجوانان است، بپردازد و آنچنان در مسایل مالی مدرسه غرق نگردد، که وظیفه اصلی خود را فراموش کند.

لزوم شورای معلمان در مدرسه

شورای معلمان بنا به درخواست مدیر یا پیشنهاد یک یا چند نفر از معلمین و موافقت مدیر برای اخذ تصمیم در مورد خاصی و یا حل مشکلی در زمینه اداری، آموزشی، انضباطی و … با شرکت مدیر، معلمین، کارکنان اداری مدرسه و احیاناً نماینده دانش‌آموزان تشکیل می‌گردد. موضوع یا مشکل توسط مدیر یا افراد دیگر در جلسه مطرح می‌شود. اشخاص حاضر در جلسه نظرات خود را در باره‌ی آن بیان می‌کنند و راه حلی را که مناسب می‌بینند، ارایه می‌دهند. سپس همه عقاید و نظرات مطرح شده در جلسه با هم مقایسه می‌گردند و سرانجام تصمیم مقتضی و مناسب درباره موضوع یا مشکل مورد نظر گرفته می‌شود.

تشکیل شورای معلمان برای گرفتن تصمیم صحیح و انتخاب راه حل مناسب در پیشرفت امور مدرسه، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. زیرا اولاً مدیر می‌تواند از تجارب همکارانش در حل مشکلات مدرسه استفاده کند. از آنجایی که برای اخذ تصمیم، از فکر و تجربه چند نفر استفاده می‌شود، قطعاً تصمیم اتخاذ شده جمعی، به مراتب مطمئن‌تر از تصمیم انفرادی است و لذا لغزش و خطا در آن کمتر دیده می‌شود و در احکام صادره نیز، قضاوت صحیح‌تر صورت می‌گیرد.

ثانیاً در برخی از جلسات شورای معلمان، ضرورت ایجاب می‌کند، که نماینده دانش‌آموزان نیز در جلسه حضور داشته باشد و از نظراتش در تصمیم‌گیری استفاده شود. در چنین جلساتی معلم و شاگرد می‌توانند، آزادانه آنچه را که در نظر دارند، بیان کنند و مهمتر آنکه از این طریق شاگردان و معلمان از نظرات، عقاید و پیشنهادات یکدیگر آگاه می‌شوند. بنابراین اگر تصمیمی هم در شورا گرفته شود، دیگر یک طرفه و

یک‌جانبه نخواهد بود. ثالثاً در جلسات شورای معلمان، چون کلیه افراد شرکت کننده در شورا، در گرفتن تصمیم با هم مشورت می‌کنند، لذا همه آنها در قبال تعهدات خود نسبت به شورا احساس مسئولیت مشترک می‌نمایند، از این رو پیوسته می‌کوشند که بهترین نظر و راه حل را ارایه دهند، که براساس آن تصمیم و قضاوتی صحیح و مناسب صورت گیرد (برش نورد، ۱۳۶۹).

منابع:

قلی زاده، آذر (۱۳۸۱): جامعه شناسی آموزش و پرورش، چاپ دوم، انتشارات محتشم: کاشان.

برش نورد، مهدی،(۱۳۶۹)، اصول و مبانی آموزش و پرورش، جزوة درسی، دانشگاه آزاد واحد رشت.

پور علیرضا توتکله، علی (۱۳۸۴): شیوة آموزش درس انشاء در دوره ابتدایی مدارس شهرستان شفت، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید باهنر کرمان، بخش علوم تربیتی و روانشناسی.

پور علیرضا توتکله ، علی (۱۳۸۸): «نقش خانواده ، مدرسه و جامعه در بهداشت روانی»، مجله اطلاعات علمی، شماره ۳۵۸، ص۲۱-